قایق مرداب رو
مهندسان برای رفع مشکل پروانه موتور قایقهایی که در مرداب به دلیل حجم زیاد نی و گیاهان مردابی از کار می افتاد دست به ابتکاری نو زدند و قایقهایی را طراحی کردند که با ملخ چوبی و از طریق جابجای هوا هم روی نی و هم روی آب با سرعت پیش می رفتند جالب اینجاست که موتور متحرک این قایقها موتور فولکس بود که برای خنک شدن احتیاج به آب نداشت و با هوا خنک می شد و بعدها نمونه بزرگتر این نوع قایقها با نصب موتور هواپیما ساخته شد.
سد بهمنشیر
بعد از فتح فاو عراق بارها سعی کرد راههای پشتیبانی رزمندگان را ببندد به همین دلیل تمام پلهای بهمنشیر که راههای ورود به جزیره آبادان و از آنجا به فاو بود را از بین برد و هر تلاشی از سوی ایران را با حملات شدید دشمن از بین می برد. جهادگران برای حل این مسئله دست به ابتکار عجیبی زدند و آن هم ساخت سد بر روی بهمنشیر بود. برخی که فکر می کردند با ساخت این سد خاکی آبادان غرق می شود با آن مخالفت کردند اما جهادگران با محاسبات دقیق، محلی را انتخاب کردند که با احداث سد، آب تا حدی در آنجا بالا می آمد و دوباره به کارون بر می گشت و از طریق کارون به اروند می ریخت. سد بهمنشیر ساخته شد و هواپیماهای دشمن هم در از بین بردن آن عاجز شدند.
منحرف کننده موشک
یکی دیگر از ابتکارات ویژه جهاد در دوران جنگ تحمیلی “سازه منحرف کننده موشک” نام دارد؛ در اواخر جنگ فرانسه موشکهای اگزوسه رادار گریز را به رژیم بعثی عراق داد. این موشکها قادر بود در ارتفاع ۴ متری سطح آب پرواز کرده و کشتی ها را هدف قرار دهد. مهندسان جهاد جنگ برای منحرف کردن رادار این موشکها صفحه های عمود بر هم فلزی طراحی کردند که امواج فرستاده شده از طرف موشک را به سمت خود موشک بازتاب می داد و موشک در انتخاب هدف به اشتباه می افتاد و به جای کشتی ها به این صفحات اصابت می کرد. با این طرح، صنایع نظامی فرانسه دچار مشکل شد چراکه دیگر هیچ کشوری حاضر به خریدن این موشکها نبود.
منبع : arteshi.com
* طریقالقدس
این عملیات از هشتم تا بیست و دوم آذر 1360 در منطقه شمال غربی اهواز، دشتآزادگان و شهرستان سوسنگرد انجام شد. هدف از آن تصرف تنگه چزابه و دسترسی به هورالهویزه بود. در نتیجه این عملیات شهر بستان آزاد شد. ارتباط شمال ـ جنوب نیروهای متجاوز قطع و تنگ چزابه تصرف شد. نیروهای ایرانی در جریان عملیات طریقالقدس به هورالهویزه دسترسی یافتند.
گرچه سه فروند هواپیمای اف14 ایران در این عملیات منهدم شد، اما در نقطه مقابل 180 دستگاه تانک و نفربر، 200 دستگاه خودرو، 4 فروند هلیکوپتر و 13 فروند هواپیما از تجهیزات ارتش عراق از کار افتاده و نابود شد. همچنین نیروهای ایرانی 150 دستگاه تانک، 19 قبضه توپ، 120 دستگاه ماشین آلات مهندسی، 250 خودرو و 23 قبضه ضدهوایی به غنیمت گرفتند. در برابر 900 شهید ایرانی، قریب 3500 عراقی کشته و زخمی شده و 546 نفر از آنها به اسارت درآمدند. سپاه و ارتش به صورت مشترک و با رمز «یا حسین» این عملیات را انجام دادند .
* بدر
دقیقا یکسال پس از عملیات پر حرف و حدیث خیبر که در جریان مراحل شناسایی آن، یکی از خبرهترین طراحان جنگی ایران، یعنی حسن باقری به شهادت رسیده بود، در همان منطقه عملیات بدر به اجرا گذاشته شد تا اهداف ناتمام مانده عملیات خیبر را به سرانجام برساند.
عملیات بدر بیستم اسفند 63 آغاز شد و در بیست و ششم اسفند 63 به پایان رسید. منطقه عملیاتی غرب هورالهویزه بود که از شمال به ترابه و از جنوب به کانال سوئیب و القرنه در خاک عراق محدود میشد.
هدف اصلی عملیات بدر تصرف جاده العماره ـ بصره، راهیابی به مرکز اصلی هورهای غرب دجله و تسلط بر شرق دجلهبود. حاصل این عملیات تصرف بیش از 500 کیلومتر مربع از منطقه هور شامل روستاهای ترابه، لحوک، نهروان، فجره و نیز جاده خندق در نزدیکی جاده بصره ـ العماره به طول 13 کیلومتر بود.
اهداف عملیات نیز گرچه به تصرف درآمدند، اما به دلیل استفاده گسترده عراق از سلاح شیمیایی، نیروهای ایرانی نتوانستند این اهداف را تثبیت کنند. از میزان خسارات مادی و تلفات انسانی نیروهای ایرانی در این عملیات هیچگونه اطلاعاتی در دست نیست، اما بر اساس گزارشهای منابع داخلی 250 تانک و نفربر، 40 قبضه انواع توپ،200 خودرو، 60 قبضه انواع خمپارهانداز، 4فروند هواپیمایPC – V، 2 فروند هواپیمای میگ و سوخو و 4 هلیکوپتر عراقی منهدم شده و 50 قبضه انواع خمپارهانداز و دو دستگاه رادار زمینی رازیت به غنیمت گرفته شد. در جریان این عملیات، عراق حدود ده هزار نفر کشته و زخمی و 3200 نفر اسیر داد.
* فتحالمبین
این عملیات که از دوم فروردین تا دهم فروردین 1361 در منطقه شوش و دزفول انجام شد. منطقه عمومی فتحالمبین در غرب رودخانه کرخه واقع شده است و از شمال به ارتفاعات صعبالعبور تیشکن، دالپری، چاه نفت و تپه سپتون و از جنوب به ارتفاعات میشداغ، تپههای رملی و چزابه (شیب)؛ و شرق به مرز بینالمللی (در شمال و جنوب فکه) منتهی میشود.
هدف این عملیات آزادسازی منطقه غرب دزفول و خروج دزفول و اندیمشک از برد توپخانه عراق بود. در نتیجه عملیات فتحالمبین 2400 کیلومتر مربع از اراضی اشغالی آزاد شد و نیروهای ایرانی به مرز بینالمللی در غرب شوش و دزفول نزدیک شدند. خارج شدن شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش از تیررس توپخانه عراق از دیگر دستاوردهای این عملیات بود. از خسارات نیروهای ایرانی در جریان این عملیات اطلاعاتی در دست نیست، اما 4 لشکر عراق، 361 تانک و نفربر، 18 هواپیما، 300 خودرو و 50 توپ در جریان این عملیات منهدم شدند. همچنین 320 تانک و نفربر، 500 خودرو و 165 توپ نیز به غنیمت نیروهای ایرانی در آمد. بر اساس ادعای منابع غیر رسمی رزمندگان اسلام در ا ین عملیات شهدای زیادی تقدیم کردند. درنقطه مقابل عراق نیز15000 اسیر و 25000 کشته و زخمی داد.
* والفجر 8
عملیات والفجر 8 را میتوان از فتحالفتوحهای جنگ تحمیلی خواند. این عملیات در بیستم بهمن 1364 شروع و در بیست و نهم فروردین 1365 تمام شد. منطقه عملیاتی اروندرود، خور عبدالله و شبهجزیره فاو بود. هدف از این عملیات ورود به خاک عراق بهمنظور تعیینکنندگی در پایان جنگ بهشمار میرفت. گرچه به قول سردار علایی دستگاه دیپلماسی فرصت فتح فاو را قدر نشمرد. در نتیجه این عملیات 700 کیلومتر مربع از خاک عراق و شهر فاو به تصرف درآمد. هممرزی با کویت، تهدید امالقصر و انسداد راه ورود عراق به خلیجفارس از دیگر دستاوردهای این عملیات بود. 39 هواپیما، 5 هلیکوپتر،540 تانک و نفربر، 250خودرو، 20توپصحرایی، 55 توپ ضدهوایی و 2 ناوچه موشکانداز از ماشین جنگی عراق نابود شد. همچنین ایران توانست 95 تانک و نفربر، 180 خودرو، 20توپ صحرایی، 120 توپ ضدهوایی و 3 رادار موشکی از عراق غنیمت بگیرد. در عملیات والفجر 8 فقط بر اثر حمله شیمیایی عراق2000 ایرانی شهید و 3000 نفر مصدوم شدند. نیروهای عراقی نیز 2105 اسیر و 50 هزار کشته و زخمی دادند. عملیات فتح فاو را میتوان نقطه پایان جنگ در جبهه جنوب دانست. با فتح شبهجزیره فاو، نه منطقهای در جبهه جنوبی برای عملیات ایران باقی مانده بود و نه تکهای عراق کاری پیش میبردند. فاو تا ماههای آخر جنگ در تصرف ایران باقی مانده بود و عراق فقط به مدد عملیاتگسترده در مناطق مختلف و استفاده از جنگافزارهای غیرقانونی شیمیایی موفق به بازپسگیری فاو شد.
* بیتالمقدس
این عملیات شناختهشدهترین عملیات گسترده نیروهای ایرانی در جریان جنگ هشتساله بود؛ عملیاتی که از دهم اردیبهشت تا سوم خرداد 1361 و با هدف آزادسازی خرمشهر و هویزه، خروج اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه عراق و تامین مرز انجام شد. در نتیجه آن نه تنها خرمشهر که 5038 کیلومتر مربع دیگر از اراضی اشغالی نیز آزاد شد. به واسطه این عملیات 180 کیلومتر از خط مرزی تامین شد.
285 دستگاه تانک و نفربر، 40 فروند هواپیما، 2فروند هلیکوپتر و 500 دستگاه خودروی عراق منهدم شد. همچنین 105 دستگاه تانک و نفربر، 18 قبضه توپ و 95هزار مین از عراقیها به غنیمت گرفته شد. نیروهای ایرانی در جریان این عملیات 6000 شهید دادند و 19 هزار اسیر از عراق گرفته و 16 هزار نفر از آنها را کشته و زخمی کردند. این عملیات با رمز یا علیبنابیطالب انجام شد.
* محرم
عملیات محرم از تاریخ دهم آبان تا شانزدهم آبان 1361 دراستان ایلام و در منطقه موسیان، جنوبشرقی دهلران، غرب عین خوش و ارتفاعات جبال حمرین (خط مرزی بینالمللی) انجام شد. این عملیات را میتوان نخستین عملیات گسترده ایران در جبهه میانی تلقی کرد. تا پیش از آن عملیاتها در جبهه جنوبی و استان خوزستان صورت میگرفت. هدف از انجام عملیات محرم، آزادسازی جبال حمرین و مناطق مرتفع منطقه به منظور تامین امنیت دهلران و موسیان بود. ثمره عملیات محرم آزادی 550 کیلومتر از اراضی اشغالی از جمله چاه نفتی بیات ـ نهرعنبر و تامین 50 کیلومتر از مرز بود. در این عملیات نیروهای ایرانی موفق به تعقیب متجاوز شده و ضمن تصرف 300 کیلومتر از خاک عراق، شهرک زبیدات را نیز در اختیار گرفتند. از میزان خسارت وارده به قوای مسلح ایرانی در جریان این عملیات اطلاعاتی در دست نیست. اما قریب به270 دستگاه تانک و نفربر، 230 دستگاه خودرو و 12 فروند هواپیما از تجهیزات ارتش عراق منهدم شد. نیروهای ایرانی همچنین 149 دستگاه تانک و نفربر و 270 دستگاه خودرو از این تجهیزات را به غنیمت گرفتند. عملیات محرم البته به لحاظ نیروی انسانی برای ایران پرهزینه بود، تنها از لشکر امام حسین که از نیروهای عملکننده بود، 5400 نفر شهید یا زخمی شدند. از میزان اسرا و شهدای سایر لشکرها و تیپها اطلاعاتی در دست نیست. در نقطه مقابل7000 عراقی کشته و زخمی شدند و 3400 نفر از آنها به اسارت درآمدند. عملیات محرم با رمز یا زینب و در ماه محرم انجام شد.
* کربلای 10
پس از ناکام ماندن تلاشهای چندباره برای گشودن جبهه جدیدی در شمال مرزهای ایران و عراق، عملیات کربلای 10، این طلسم را شکست. عملیات کربلای 10 از بیست و پنجم فروردین 1366 تا پنجم اردیبهشت 1366 با همکاری نیروهای اتحادیه میهنی کردستان در منطقه ماووت در سلیمانیه عراق صورت گرفت. هدف از عملیات کربلای 10، تصرف ماووت، گشودن جبهه جدید در مناطق شمالی و تجزیه قوای دشمن در مناطق مختلف بود. حاصل این عملیات تصرف 250 کیلومتر از خاک عراق تا ارتفاعات نزدیک به ماووت بود. 10 دستگاه تانک و نفربر، یک فروند هلیکوپتر و 5عراده توپ از ادوات جنگی عراق در این عملیات نابود شد. عراق در این عملیات همچنین متحمل هزار کشته، 1500 زخمی و 210 اسیر شد. از خسارات و تلفات ایران در این عملیات اطلاعاتی در دست نیست.
* خیبر
در فاصله زمانی سوم اسفند تا بیست و دوم اسفند 1362 در منطقه هورالهویزه، عملیاتی انجام شد که هدف آن تصرف جزایر مصنوعی مجنون، خشکی شرق دجله و جاده بصره ـ العماره در خاک عراق بود. این عملیات که خیبر نام گرفت، توانست جبهه جدیدی در شمال بصره گشوده و به تصرف هزار کیلومتر مربع در هور به همراه جزایر مجنون و 40 کیلومتر مربع در طلاییه انجامید. در جریان این عملیات سنگین 3 فروند هلیکوپتر شنوک از تجهیزات نیروهای ایرانی منهدم شد و اطلاعات بیشتری در این خصوص در دست نیست. در نقطه مقابل 30 دستگاه تانک و نفربر، 200 دستگاه خودرو، 3 فروند هلیکوپتر و یک فروند هواپیما از ادوات جنگی ارتش عراق منهدم شد و 42 دستگاه تانک، 120 دستگاه کمپرسی و بیش از 6 دستگاه لودر و بلدوزر به غنیمت سپاهیان اسلام درآمد. در این عملیات1800 رزمنده شهید، 5000 نفر مفقود و 1500 نفر مجروح شدند. به کارگیری سلاح شیمیایی توسط صدام 2500 مصدوم شیمیایی نیز در میان ایرانیها بر جا گذاشت. عراق نیز در جریان این عملیات متحمل5000 کشته و زخمی و 1300 اسیر شد. عملیات خیبر با رمز یا رسولالله گرچه پیروزمندانه و موفق به حساب میآمد، با این حال برای تثبیت و حفظ مواضع تصرفشده بویژه دو جزیره مجنون شمالی و جنوبی، تلفات زیادی را به ارتش که در این منطقه پدافند میکرد، تحمیل شد.
* والفجر 10
در سال پایانی جنگ، عراق سعی داشت تعیینکنندگی در پایان جنگ را از آن خود کند. اما عملیات والفجر 10 که از بیستوچهارم اسفند 66 تا پنجم فروردین 67 در محدوده حلبچه تا سلیمانیه در شمال عراق انجام شد، توانست این توازن را به نفع ایران تغییر دهد. هدف این عملیات تصرف حلبچه، فراهمسازی مقدمات تصرف سد دربندیخان و انسداد عقبه اصلی دشمن در استان سلیمانیه بود. حاصل کار هم آزادسازی و تصرف منطقهای بهوسعت حدود 1200 کیلومتر مربع شامل شهرهای حلبچه، خرمال، بیاره، طویله در عراق و همینطور شهر نوسود در ایران بود. عراق در این عملیات 270 تانک و نفربر، 60 توپ صحرایی، 20 ضدهوایی، 40 خمپارهانداز و 230 خودروی خود را از دست داد. نیروهای ایرانی همچنین 90 تانک و نفربر، صد توپ صحرایی، 20 توپ ضدهوایی، 20 خمپارهانداز، 15 دستگاه مهندسی و800 خودرو را به غنیمت گرفتند. بهرهگیری ددمنشانه نیروهای عراقی از سلاح شیمیایی به شهادت 5000نفر از مردم کرد حلبچه منجرشد. 5440 اسیر و ده هزار کشته و زخمی از دیگر ضربههای وارده به عراق در این عملیات بود.
* کربلای 1
عملیات کربلای 1 بهمنظور کاهش فشار در جبهههای جنوبی از نهم تیر 1365 تا نوزدهم تیر 1365 اجرا شد. این عملیات در جبهه میانی و در منطقهای که از جنوب به ارتفاعات قلاویزان، از شمال به ارتفاعات نمهکلان کوچک، از غرب به امتداد غربی ارتفاعات قلاویزان و پاسگاه مرزی بهرانآباد و از شرق به جاده مهران ـ دهلران، محدود میشد، صورت گرفت.
هدف از عملیات کربلای 1 بازپسگیری شهر مهران و تامین مرز بود و از ثمرات عملیات کربلای 1 آزادی و تصرف 175 کیلومتر مربع از جمله بازپسگیری شهر مهران از دشمن متجاوز بود.
همچنین ارتفاعات قلاویزان و چند پاسگاه عراقی به تصرف درآمد. 110 دستگاه تانک و نفربر نیز از تجهیزات نیروهای عراقی منهدم شده و 73 دستگاه تانک و نفربر، 100دستگاه خودروی نظامی، 90 دستگاه خمپارهانداز، 20 دستگاه آتشبار ضدهوایی و10 دستگاه خودروی مهندسی به غنیمت نیروهای ایرانی درآمد. از تلفات انسانی نیروهای ایرانی در این عملیات اطلاعاتی در دست نیست، اما از نیروهای عراقی 2000 نفر کشته و مفقود،7000 نفر زخمی و 1210 نفر اسیر شدند.
منبع : مشرق نیوز
بعد از عمليات والفجر 8 و در زماني که هنوز «پل بعثت» احداث نشده بود، نيروهاي مستقر در منطقه «فاو» نيازمند پشتيباني و تدارکات بودند. غذا، سوخت و مهمات براي آنها حياتي بود. در اثر بمباران هاي مکرر شيميايي، آب سالم در فاو پيدا نمي شد و جبهه فاو به جبهه سختي تبديل شده بود. پشت رزمندگان خط مقدم، رودخانه خروشان اروند رود با عرض حدود 900 متر بود. انجام تدارکات سنگين با قايق، بسيار سخت و کند بود. مهندسين پشتيباني و مهندسي جنگ جهاد(پ.م.ج.ج)چند پل روي اروند پيش بيني و نصب کردند ولي هواپيماهاي عراقي و بعضاً سرعت حرکت آب، آن پل هاي به زحمت نصب شده را از بين برد، نياز به تدارکات سنگين، به شدت به فرماندهان جنگ فشار مي آورد ولي راهي براي برقراري ارتباط نمانده بود. شرايط نيروهايي که در فاو مستقر بودند روز به روز سخت تر مي شد. مهندسين جوان جهاد؛ در نهايت براي حل مشکل بزرگ عبور از اروند، «پل خضر» را طراحي و اجرا کردند.
اين پل از يک صفحه بزرگ شناور که دوبه نام داشت تشکيل مي شد. در دو طرف پل؛ دو سيم بکسل قوي به موازات هم در امتداد عرض رودخانه کشيده مي شد و در ساحل به شمع هاي از قبل نصب شده محکم شده بود. سيم بکسل سومي هم که به دور چرخ يک تراکتور پيچيده شده بود(در واقع نيروي جلوبرنده خضر، يک دستگاه تراکتور بود که روي نقطه خاصي از دوبه جاسازي شده بود.)پل خضر توانست ماشين آلات و تدارکات سنگين را به رزمندگاني که در فاو بودند برساند. بعدها براي راحت تر شدن رفت و آمد به فاو، مهندسين پشتيباني و مهندسي جنگ جهاد، پل عظيم «بعثت» را بر روي آروند رود احداث کردند ولي نقش پل خضر در تثبيت نيروها در فاو، بسيار تعيين کننده بود.
در روزهاي اول تصرف فاو توسط رزمندگان اسلام، تمام ادوات، نيروها و ماشين آلات در درون قايق ها قرار گرفته ، از ساحل اروند کنار به ساحل فاو منتقل مي شد. بزرگترين وسيله اي که با قايق ها امکان جابجايي اش بود، يک وانت بار بود، اين کار، خيلي سخت و کند انجام مي شد و امکان حمله هواپيماهاي عراقي و يا چپ شدن قايق ها زياد بود.
اروند رو تا درياي آزاد فاصله زيادي نداشته، جزر و مد آن، همان جزر و مد درياست. در هر شش ساعت، يک سيکل جزر و مد به طور کامل صورت مي گرفت؛ بدين ترتيب هر روز چهار مرتبه جزر کامل و چهار مرتبه هم مد کامل وجود داشت. اختلاف ارتفاع جزر کامل و مد کامل به 3/5 متر مي رسيد. ساحل اروند رود هم به خاطر بالا و پايين رفتن آب، حدود 150 تا 200 متر عقب و جلو مي شد(ساحل متغير). سرعت آب در زمان مد به 70 کيلومتر در ساعت مي رسيد. صداي جزر، وحشتناک بود و اگر در زمان جزر در کنار رودخانه مي ايستادي ، ترس وجودت را فرا مي گرفت. مهندسين جهاد با چنين پيش فرض هايي بايد پل خضر را طراحي و اجرا مي کردند. قبل از آماده شدن پل خضر، پل هاي «دوبه اي» و «خبيري» هم بر روي رودخانه نصب شد ولي سرعت حرکت آب، آنها را نابود کرد. يک طرح جالب که درآن زمان براي استتار پلي که شناور بود استفاده شد، اين بود که پمپ هايي را درون بدنه پل کار گذاشتند که در زمان هايي که نياز به اختفا بود با پرکردن محفظه هاي آب تعبيه شده در پل، به علت سنگين شدن، تمام پل به زيرآب رفته، از ديد مخفي مي ماند؛ اما سرانجام غواصان عراقي، آن پل غرق شونده را شناسايي و منهدم کردند.
پل هاي خضر «3» و«4» از نمونه هاي قبلي بزرگ تر بوده و ظرفيت جابه جايي بالاتري داشتند، لذا قطعات به کار رفته درآنها، قوي تر و مجهزتر بود. تجربه خضرهاي قبلي، به خوبي در بهينه سازي اين خضرها به کار گرفته شد. يکي از مشکلات خضرها، ساييدگي زياد سيم بکسل ها بود که اين مشکل در خضرهاي 3 و 4 با تعبيه غلتک ها ي بزرگ تر، حل شد. همچنين با بهينه کردن زاويه نصب تراکتور در روي دوبه، قطر رينگ تراکتور، سايز سيم بکسل ها، محل قرار گرفتن گوشواره ها و نوع شمع کوبي،کيفيت کارکرد پل و ارائه خدمت آن، بالاتر رفت.
يکي از مشکلاتي که بايد در زمان طراحي حل مي شد. اين بود که سيم بکسل سوم که حول يکي از چرخ هاي تراکتور مي پيچيد و دوبه را حرکت مي داد، بايد به گونه اي کار گذاشته مي شد.
امکان خارج شدن سيم بکسل از دور رينگ وجود نداشته باشد، لذا رينگ خاص براي اين کار طراحي و ساخته شد. ارزان بودن و سريع النصب بودن پل خضر و همچنين پيچيده نبودن کار با آن، از ديگر مزيت هاي اين طرح بود. هواپيماهاي عراقي هيچ گاه نتوانستند. اين پل متحرک را که براي شان نامرئي بود، مورد حمله قرار دهند.
سه رشته سيم بکسل، با شمع کوبي و بتن ريزي در دو طرف بکسل اروند رود، محکم و مهار شده بودند. سيم بکسل ها از داخل گوشواره هايي که بر روي دوبه تعبيه شده بود عبور داده شده بودند. دو سيم بکسل بزرگ، نقش هدايت دوبه را داشتند تا جريان شديد آب،آن را از مسير مشخص شده (امتداد عرض رودخانه) خارج نکرده، با خود نبرد. بر روي نقطه محاسبه شده اي از دوبه ،يک تراکتور «فرگوسن»جاسازي شده بود که لاستيک هايش را جدا کرده، به يکي از چرخ هاي عقب آن، رينگ مخصوصي بسته بودند و سيم بکسل سوم را چند بار دور آن رينگ چرخانده بودند. وقتي راننده خضر دنده جلوي تراکتور را مي زد، خضر به عقب مي رفت و هر وقت دنده عقب را مي زد، خضر به جلو مي رفت. چون سيم بکسل هاي اول و دوم، خضر را در امتداد عرض رودخانه نگاه مي داشتند، لذا نيازي به فرمان نبود و مثل قطاري بود که ريل آن ، دو سيم بکسل اطرافش بودند. قابل ذکر است که مهندسين جهاد سازندگي، از اين ابتکارات در جنگ زياد داشته اند.
بيشتر مهندسين و طراحان پشتيباني و مهندسي جنگ جهاد، يا از خانواده هاي محروم بوده يا سال هاي قبل از جنگ را در مناطق محروم کار کرده بودند و تجربه فعاليت در مناطق محروم را داشته، با فرهنگ هاي مختلف ايران آشنا بودند. پس از طرح صورت مسئله عبور سريع از اروندرود توسط فرماندهي جنگ براي مسئولين جهاد، بچه هاي پشتيباني و مهندسي جنگ جهاد از تجربه خود در خدمت رساني به مناطق محروم استفاده زيرکانه اي کردند. آنها در برخي مناطق ديده بودند که يک شناور متصل به دو طناب، از عرض رودخانه عبور مي کند. نام اين وسيله در مناطق مختلف کشور، «جرس» يا «کلک» بود . درآن روستا ها يک نفر روي جرس مي ايستاد و با کشيدن طناب، جرس را به همراه آدم ها و وسايلي که روي آن بود از اين طرف رودخانه به آن طرف مي برد. بعد از مطرح شدن اين ايده ، مهندسين مکانيک و ماشين آلات ، شروع به طراحي اين پروژه با توجه به شرايط منطقه جنگي کردند.
خرمشهر به مدت 576 روز در اشغال عراقي ها بود و آنها تمام مهندسين و متفکرين نظامي غرب را براي احداث پل برروي اروند رود در خدمت داشتند اما نتوانستند يک پل جنگي احداث کنند ولي مهندسين پشتيباني و مهندسي جنگ جهاد (پ.م.ج.ج) اين کار را انجام دادند.
براي اين که ماشين آلات بتوانند به راحتي تا پاي پل خضر بيايند مي بايست در ساحل رودخانه که داراي گل نرم بود جاده سازي مي شد که گاهي اين جاده در اثر مد اروندرود به زير آب مي رفت. از طرفي نمي شد در تمام ساعات روز از پل خضر استفاده کرد و مي بايست صبر کرد تا هوا تاريک شود تا هواپيماهاي دشمن ديد نداشته باشند. گاهي هم جزر خيلي زياد آب، مانع حرکت خضر مي شد؛ زيرا جزر که مي شد سطح آب پايين مي رفت و ساحل هاي دو طرف رودخانه، بالاتر قرار مي گرفتند. لذا حرکت خضر از کنار ساحل تا وسط رودخانه، سرازير و راحت بود ولي از وسط رودخانه به ساحل مقابل، چون مي بايست يک مسير سربالايي را طي کند، خيلي سخت و گاهي غيرممکن بود. مثلاً اگر آب، خيلي پايين و بار زيادي هم بر روي خضر بود، امکان طي کردن آب سربالايي نبود. رانندگان خضر، اين چيزها را به سرعت زياد گرفته، مشکلات را حل مي کردند . در ساخت خضرهاي 3 و 4، مهندسين طراح خضر، اين مشکل را حل کردند چرا که، در پ.م.ج.ج بخش تحقيق و توسعه (R&D) بسيار قوي بود.
در مجموع چهار پل خضر در عمليات والفجر هشت روي رودخانه خروشان اروند ساخته شد. با خضر، کاميون هاي پر از بار و نيز ماشين آلات سنگين مانند لودر و بولدوز به شهر فاو حمل مي شد. اين خضرهاي بچه هاي جهاد، کار ترابري و تدارکات خط مقدم فاو را حل کرده بود. عراقي ها هم نمي توانستند خضر را منهدم کنند؛ غيرقابل تخريب بودن خضر، مزيت بسيار بالايي بود. البته يک بار يکي از غواصان عراقي زير يکي از خضرها مواد منفجره گذاشته ، آن را منفجر کرد ولي خرابي به وجود آمده، به سرعت تعمير شد و غواص نترس عراقي که تا دل بچه هاي ما آمده بود هم به هلاکت رسيد.
يکي از تيم هاي اجرايي قوي در ساخت پل هاي خضر، تيم شهيد «اسدالله هاشمي» بود. تيم ايشان کارکردن با سيم بکسل را بسيار عالي بلد بود. او يک کانتينر همراه خود داشت که در آن همه جور وسيله براي تعمير ماشين آلات يا ساخت و تعميرات ديگر، وجود داشت. هر جا تيم اسدالله هاشمي بود، خيال فرماندهي پشتيباني و مهندسي جنگ جهاد از بابت حل مشکلات آن منطقه راحت بود. شهيد اسدالله هاشمي، يکي از فرماندهان دلير پشتيباني و مهندسي جنگ جهاد بود.
منبع: ماهنامه فکه شماره 91.
عملیات والفجر هشت، در دهه فجر سال 1364 آغاز شد و در 22 بهمن ماه همان سال، با اهتزاز پرچمِ گنبد مقدس رضوی، بر فرازِ مسجد جامع بندرِ استراتژیک فاو، به پیروزی رسید. برای آزاد سازی شهر فاو، رزمندگان اسلام، تمام قواعد نظامی کلاسیک را زیر پا گذاشته و از یکی از وحشی ترین رودخانه های جهان گذشتند. در دورترین افق های ذهنی کارشناسان نظامی رژیم بعث و متحدان غربی اش نمی گنجید که رزمندگان جوان و کم تجربه جمهوری اسلامی چنین ایده غیرممکنی را ممکن کنند و اروند رود را مهار نمایند.
مرحله بعدی عملیات والفجر هشت، تامین یک راه پشتیبانی مطمئن و کم هزینه برای تدارکات رزمندگان مستقر در این شهر بود. با توجه به امکانات آن روز و وضعیت منحصر بفرد اروند رود به عنوان یکی از وحشی ترین رودخانه های جهان، ساخت پلی که بتواند، دو سوی این رودخانه را به هم وصل کند، نا ممکن به نظر می رسید . رزمندگاني كه در فاو بودند، بايد پشتيباني ميشدندچرا که امكانات و نيرو ميخواستند. احساس نیاز به بنایی بود که به آسانی منهدم نشود؛ دو پیشنهاد وجود داشت، اول ساخت تونل از اروند به فاو و دوم احداث پل بود که احداث پل به تصویب رسید و اجرای این طرح به نیروهای جهاد خراسان واگذار شد و در واقع والفجر هشت عملیاتی متکی به مهندسی بود. بعد از ۲۶ سال که از آن واقعه می گذرد پمپ هایی که در آن زمان ساخته شد هنوز موفق به ساخت مجدد آن نشدهایم. اﺣﺪاث ﭘﻞ ﺑﺮ روي رودﺧﺎﻧه اروﻧﺪ در دﺳﺘﻮر ﮐﺎر ﻓﺮﻣﺎﻧﺪھﺎن ﺟﻨﮓ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ.از ﻧﻈﺮ ﻣﮭﻨﺪﺳﻲ اﺣﺪاث ﭘﻞ ﺑﺮ روي رودﺧﺎﻧﮫ اي ﺑﺎﺷﺮاﯾﻂ و ﻣﺸﺨﺼﺎت اروﻧﺪ در ﺣﺎﻟﺖ ﻋﺎدي ﻧﯿﺎز ﺑﮫ ﻣﺎھﮭﺎ وﻗﺖ و ﻣﺼﺎﻟﺢ اﻧﺒﻮھﻲ دارد. اﻣﺎ ﭘﻞ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪھﺎن ﺟﻨﮓ ﺑﺎﯾﺪ درﮐﻤﺘﺮﯾﻦ زﻣﺎن، در اﺳﺘﺘﺎر و ﭘﻮﺷﺶ ﮐﺎﻣﻞ و ﺑﮫ دور از دﯾﺪ دﺷﻤﻨﺎﻧﻲ ﮐﮫ ھﺮ روز ﺑﺎ ﺻﺪھﺎﭘﺮواز ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﻲ ﺑﮫ وﺳﯿﻠﮫ ھﻮاﭘﯿﻤﺎھﺎيﺟﺎﺳﻮﺳﻲ و دﯾﺪ ﻛﺎﻣﻞ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺎھﻮاره ھﺎي ﺟﺎﺳﻮﺳﻲ در ﻣﻨﻄﻘﮫ داﺷﺖ و از ھﻤﮫ ﻣﮭﻤﺘﺮﻣﻘﺎوم در ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﻤﺒﺎران و ﮔﻠﻮﻟﮫ ﺑﺎران ﻋﺮاق.ﺑﺎﺷﺪ
بواسطه ضرورت احداث پلی مقاوم در قسمتهای جنوبی فاو پشتیبانی مهندسی جنگ و جهاد(پ م ج ج) پلی بالای خیبر ساخت که روزها باز می شد و شبها بسته بود در آن زمان عمق رود اروند ۱۶ متر بود که باجریان مد چندین متر به این عمق اضافه میشد ،این پل زیر آب ساخته شد اما توسط نیروهای عراقی بمباران شد که مرمت شد و این پل غرق شدنی نبود، قبل از والفجر هشت، پلهايي روي اروند زده بودند، اما اروند هيچ كدام را تحمل نكرده بود و همه را بلعيده بود. يك پل به نام فجر ساخته شد كه شبها آن را نصب ميكردند و روزها جمعش ميكردند، اين پل نيز توان انتقال حجم نيروها و امكانات را نداشت و كارآمد نبود و بايد پلي محكم و مطمئن ساخته می شد تا بتواند در شبانهروز تجهيزات و تداركات و مهمات را به آساني به آن سوي آب برسانند. پل بعثت، به طول 900 متر و عرض 12 متر روي اروند زده شد تا چشم جهانيان را خيره كند.
پل بعثت از ۳۴۰۰ لوله(مجموع لوله های ساخته شده 5000 عدد بود) به طول ۱۲ متر و قطر ۱/۴۲ متر و ضخامت ۱۶ میلی متری از نوع فولاد "60 st " تشکیل شده است . این لوله ها در هر ردیف به وسیله اتصالات گوشواره ای به هم زنجیر و متصل شده و سپس در بستر رودخانه متناسب با عرض آن ، از کف تا یک متر بالاتر از سطح رودخانه پهن و ردیف شده اند . هر ردیف روی ردیف قبلی به گونه ای قرارگرفته است که شکل شبکه لانه زنبوری را به وجود آورده اند . روی آخرین ردیف پس از تراز کردن سطح فوقانی به وسیله لوله هایی با قطر متفاوت ، به مقدار و ضخامت لازم آسفالت ریخته شده است . چون روز استقرار نیروهای مهندسی جهاد خراسان در منطقه ، در تاریخ دوشنبه ۱۷/۱/۱۳۶۵ و مصادف با روزهای نزدیک به عید مبعث حضرت رسول اکرم (ص) بود ، این پل ، " بعثت " نامیده شد . طراح و ناظر ساخت این پل ، مهندس بهروز پورشریفی فرمانده عملیات مهندسی پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی بود که در یک سانحه رانندگی در سال ۱۳۷۴ در گذشت .
یکی از مشکلات عمده سازندگان پل حمل لولههای ساخته شده بود چرا که هر کامیون توانایی حمل سه لوله را داشت و ساخت این پل حدود 70 میلیون دلار هزینه دربرداشت. 80 درصد نیروهای همکار در ساخت پل دانشجویان فنی سراسر کشور و بخصوص شریف بودند که در قالب اردوهای 22 روزه یا 45 روزه به جبهه های حق علیه باطل اعزام شده بودند.ساخت پل شش ماه به طول کشید و دشمن در طول جنگ از هر سلاحي استفاده كرد كه پل را از بين ببرد، اما نتوانست.
بچهها دو طرف لولهها را بسته بودند كه لولهها در آب غرق نشوند. بعد از اينكه كار اتصال لولهها انجام ميشد، در لولهها را باز ميكردند تا آب با فشار از لولهها عبور كند و لولهها به زير اب بروند و غرق شوند. بعد روي لولهها را زير سازي و آسفالت ميكردند. عراق ده ها بار این پل را مورد بمباران هوایی قرار داد اما حداکثر خسارات وارده بر آن ، تعویض چند لوله ی فولادی بود و بس.از قسمتهای مهم اجرای این پل نحوه آسفالتریزی آن بود که دانشجویان دانشگاه امیرکبیر آن را به اجرا درآوردند. ساخت این پروژه تماماً در شب انجام شد اما روز آخر بچهها تا ساعت 9 صبح و روشن شدن هوا بر روی پل کار کردند. حدود 1000 نفر از بچهها روی پل بودند و هر لحظه امکان داشت که دشمن آنجا را بمباران کند بنابراین به بچههای سپاه گفته شد تا تیر هوایی شلیک کنند تا آنها محل را ترک کنند و اینگونه شد که این بچهها پل را ترک کردند، چرا که حفظ جان آنها خیلی مهم بود.
پل بعثت، شاهكار مهندسي ـ رزمي تاريخ دفاع مقدس در روز ﺳﮫ ﺷﻨﺒﮫ ﻣﻮرخ 22/7/1365 ﺑﮫ اﺗﻤﺎم رﺳﯿﺪ و ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده رزﻣﻨﺪﮔﺎن اﺳﻼم ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و برخي از قطعات اين پل، امروز در گلزار شهداي خرمشهر است و برخي ديگر، همانجا كنار اروند، به تماشا نشسته است. تماشاي همت شيرمرداني كه او را خلق كردند و از روي او گذشتند و سندي بر هنر و اراده جوانان اين مرز و بوم افزودند.
منبع : سفیر
طراحی و ساخت طولانی ترین پل شناور نظامی جهان با مواد جدید و پایدار در مقابل بمباران مدالی است که بر سینه مهندسی جنگ جهاد می درخشد و پرداختن به بحر بیکران تجربیات آن حدیث مفصلی است که مجمل کردنش جفا در حق رزمندگان اسلام و شهدایی است که احداث پل به دست توانمند آنان صورت گرفته است.
نقش حیاتی آن در تثبیت فتوحات رزمندگان در عملیات خیبر مورد تأکید کارشناسان نظامی ایران و جهان است و برای نمونه خبرگزاری فرانسه در سوم فروردین 1363 اعلام نمود:
«به گفته مسئولین دولتی امریکا، دست یازیدن به پل قایقی با چنین طولی در تاریخ نظامی مدرن بی سابقه است.» از این خبر معلوم می شود آنها هنوز نفهمیده بودند کیفیت ساخت پل قایقی نیست.
وضعیت کشور در زمان ساخت پل:
1- محاصره اقتصادی بخصوص در مورد کالاهای نظامی
2- بمباران هوایی تأسیسات نفتی و نیروگاهها
3- به حداقل رسیدن میزان صادرات نفت و عبور و مرور کشتیهای نفتکش به خارج از کشور
4- وابستگی غالب مصالح فلزی و شیمیایی مورد نیاز ساخت پل به خارج از کشور
5- محدودیت شدید بنادر برای تخلیه و بارگیری
6- قطعی های مکرر برق کاخانجات
7- سری بودن موضوع عملیات آنی در منطقه هور و محل نصب پل
شرایط منطقه قبل از نصب پل:
عمق حور در قسمت قایق رو بین 30 سانت تا 5/2 متر بود. لذا تردد شناور سنگین به دلیل عمق کم، بر روی آب هور امکان پذیر نبود و حمل یک آمبولانس یا یک وانت و حتی یک بشکه سوخت به جزیره یک پروژه بزرگ و زمان بر محسوب می شد.
محل بارگیری و تخلیه قایق ها در انتهای آبراهه ها در ساحل جزایر، در واقع محل توقف و ازدحام قایق، نیرو، مجروح، تدارکات، مهمات و خودروهای محدود موجود در جزایر و طبعاً هدف ثابت بمباران ها و توپها و خمپاره های عراقی و موجب تلفات و خسارات سنگین بود. لذا پشتیبانی و تدارکات نیروهایی که در خط مقدم جزایر در شرایط دشوار قرار گرفته بودند ، برای لشکر اسلام تبدیل به یک معضل بزرگ و برای دشمن به یک نقطه امید مبدل شده بود. وعلیرغم اذعان دشمن بر ابتکارات بیشمار نظامی در عملیات خیبر، در همان ابتدا مشکل ارسال تجهیزات به جزیره را از نقاط ضعف جبهه ایران برشمرده و وعده می دادند که به زودی جزایر را باز پس خواهند گرفت. (مصاحبه با فرماندهی عراقی در خبرگزاریهای خارجی)
شرایط عملیات پس از نصب پل:
ساخت پل خیبر شرایط را به نحوی عوض کرد که یک ماشین در پادگان اهواز بارگیری و بدون توقف در جزیره تخلیه می شد و یک آمبولانس مجروح را از جزیره مستقیماً به بیمارستان می رساند تردد بر روی پل از ساحل هور تا جزیره با سرعت 30-20 کیلومتر در ساعت، نام ساعت بیشتر طول نمی کشید و نقاط تجمع و توقف که باعث تلفات می شد حذف گردید. با اینکه قبل از احداث پل مقاومت دلیرانه نیروهای ایرانی، عراقی ها را از ادعای اول خود مبنی بر بازپس گیری سریع جزایر منصرف کرد، ولی با تکمیل پل ماشین رو به جزیره، دشمن به کلی از باز پس گیری جزایر مایوس شد.
مشخصات پل
1- نوع: شناور (بدون پایه)
2- طول: 14 کیلومتر
3- عرض: 3 متر
4- ظرفیت طراحی: 4 تن
5- ظرفیت قابل بهره برداری: 3 تن
6- سال استفاده: 1362 عملیات خیبر
7- مکان: هورالهویزه فاصله ساحل هور در ایران (شرق هویزه) و جزایر مجنون عراق
8- تعداد قطعات ساخته شده: حدود 5000 قطعه
9- مدت حمل و نصب: 25 روز
علل تأخیر در نصب:
1- وجود نی های متراکم در 3 کیلومتر آخر
2- پدافند هوایی و حفظ جان نیروها
منبع : عروة الوثقی
تعداد صفحات : 2